غروب تلخی داری رو خاکا سر میذاری کربلایی حسین طاهری + متن شعر

بازدید: 1,937 بازدید
حسین طاهری
.

دانلود مداحی غروب تلخی داری رو خاکا سر میذاری

مـتن شـعر

غروب تلخی داری رو خاکا سر میذاری

به جونت افتاده شمر میگه سنان چرا بی کاری

با نیزه اومد سمتت خون از لب و دهانت جاری

نفس بریده نیزه امون نمیده نیزه

چقدر تو مقتل این سو اون سو تو رو کشیده نیزه

صورتو دَرهم کرده تا به گلو رسیده نیزه

سلام الله علی العطشان سلام الله علی العریان

حسین جانم حسین جان

****

شلوغه دور گودال دیدم که رفتی از حال

چادر من هم مثل پیراهن تو میشه پامال

عقیقتو که بردن حالا میرن سراغ خلخال

کمین نشسته نیزه راهتو بسته نیزه

توی ضریح سینت دیدم سنان شکسته نیزه

پیروهنی که مادر داده میفته دست نیزه

سلام الله علی العطشان سلام الله علی العریان

حسین جانم حسین جان

****

تو های و هوی نیزه نگام به سوی نیزه

دیدم که خون از چشمات میریزه بر گلوی نیزه

دیدم سرت رو پیش چشمام زدن به روی نیزه

قدم قدم با نیزه یا سنگ زدن یا نیزه

خودم در آوردم از پهلوی زخمی چند تا نیزه

داره برای زخمات گریه می باره حتی نیزه

سلام الله علی العطشان سلام الله علی العریان

حسین جانم حسین جان

برای دانلود صوت کلیک کنید

کربلایی حسین طاهری
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل