متن شعر
یه وقتا از آه میسوزه سینم شکر خدا راهی از مدینم
انگاری الان دارم میبینم
که مادرم میبره من و رو پاش گذاشته سر من و
میگیره با آستین خودش اشک چشای تر من و
به لب جون رسید مادر نفسهام برید مادر
از اون روز تو کوچه که چشمات ندید مادر
به کسی قصه و درد یه عزیز رو نمیشه گفت
اگه مادر بشه بیمار آخه همه چیز و نمیشه گفت
غم دیوار نمیشه گفت غم مسمار نمیشه گفت
غم سیلی نمیشه گفت روی نیلی نمیشه گفت
*******
یه عمر از درد میسوزه قلبم به کوچه ها چشم میدوزِ قلبم
چی اومد اونجا به روز قلبم
کوه مصیبت رو دوشمِ صدای سیلی تو گوشمِ
دلیل اینکه همیشه تو اتیش غیرت میجوشمِ
دیگه تا دم آخر یه گوشه توی بستر
زیر چادر از بابا همش رو گرفت مادر
به کسی علت آه دل تنگ و نمیشه گفت
اثر ضربه دستی مثِ سنگ و نمیشه گفت
غم دیوار نمیشه گفت غم مسمار نمیشه گفت
غم سیلی نمیشه گفت روی نیلی نمیشه گفت
*******
روضه مادر شهادتینم وصیت من به زینبینم
اشکات بمونه برا حسینم
عریان میشه پیکر حسین به نیزه میره سر حسین
دل همه زیر و رو میشه به ناله مادر حسین
چیزی از اون تن زیر سم مرکب نمیشه گفت
توی گودال چی آوردن سر زینب نمیشه گفت
چی اومد سر حنجر تشنه با خنجر نمیشه گفت
چی اومد سر خیمه آل پیمبر نمیشه گفت
? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید
? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید
? www.mohjat.net
? @mohjat_net