سوخته گرچه پرش از شرر غارت ها کربلایی حسین طاهری + متن شعر

بازدید: 1,399 بازدید
حسین طاهری
.

دانلود مداحی سوخته گرچه پرش از شرر غارت ها

مـتن شـعر

سوخته گرچه پرش از شرر غارت ها

پا نهاده است روی تاج اَبَر قدرت ها

اُسکُتو گفت و عَوالِم همگی لال شدند

ریخت از هیبت او هِیمَنه ی هیبت ها

سال ها پیش در این شهر بزرگی می کرد

آه دیگر خبری نیست از آن عزت ها

بین این شهر بنا بود که مهمان باشد

اُف بر این رسم پذیرایی و این دعوت ها

شاه بانوی جهان باشی اگر هم وقتی

دست بسته برسی میشکند حُرمت ها

دختر پرده نشین علی و فاطمه را

نگهش داشته کوفه سرِ پا ساعت ها

لااقل کاش ابالفضل برایش می ماند

با حضورش چه کسی داشت از این جرأت ها

خارجی زاده که گفتند دلش سوخت ولی

قاری اش آمد و برداشته شد تهمت ها

داشت مانند علی خطبه ی قَرّا می خواند

سر که آمد به سرآمد سخن و صحبت ها

دست بر شانه ی طفلان حرم میگیرد

آنکه خَم بود به پایش همه ی قامت ها

میدود تا که کسی نان تصدُق نخورد

آری افتاده به دوشش همه ی زحمت ها

شد قبول اُمِ حَبیبه همه نذری هایش

خانومش آمده در کوفه پس از مدت ها

اولش هرچه نظر کرد کسی را نشناخت

تا سر نیزه نشین کرد عیان نسبت ها

روز از شدت گرما و شب از سرمایش

پوست انداخته بودند همه صورت ها

سر که افتاد زمین زود برش داشت رباب

چون دگر گیر نمی آمد از این فرصت ها

برای دانلود صوت کلیک کنید

کربلایی حسین طاهری
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net

متن کامل