با چشم گریان می رود
جَناتِ تَجری تَحتِهَا الاَنهار طفلان می رود
آنقدر او زیباست که
روح ارباً اربا از تنش حتی خرامان می رود
ممسوس فی ذات خدا
تفسیر قرآن حسین از زیر قرآن می رود
ابن حسین ابن علی
یعنی که طوفان ابن طوفان ابن طوفان می رود
ابروش هم خیبر گشاست
زیرا که سلطان زاده معمولا به سلطان می رود
لب تشنه بود آن مرد که
دنبال او دامن کشان در دشت باران می رود
شد خَلقاً و خُلقاً نبی
پی در پی اش جان از دل بابا دو چندان می رود
ارباب شد مَهجور از او
کآن دل که با خود داشت او دارد به میدان می رود
با ارباً اربا گشتنش
تکه به تکه آبروی عید قربان می رود
جان رفت و دیگر برنگشت
اکبر چنان برگشت که انگار اکبر برنگشت
پر شد دهان از خاک و خون
فریاد بابا تا ابد از بین حنجر برنگشت
چون در حصار نیزه بود
سمت حرم آخر سر او تا به آخر برنگشت
برخورد کرد آنگونه که
شمشیر دشمن از تنش در حد خنجر برنگشت
برگشت اگرچه در عبا
اما بمیرم بعضی از اعضای پیکر برنگشت
اکبر به میدان زد ولی
مقراض کاری کرد که هم قد اصغر برنگشت
.
شب هشتم محرم ۱۴۰۰ حاج محمود کریمی
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
.
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
اشعار جهت استفاده مادحین منتشر میشود
مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
مهجه در فضای مجازی. لطفا فالو کنید
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.