خواستم مشک به دستت برسانم که نشد
یا که آبی به لبت حیف به جانم که نشد
بین دندان من این مشک دلم را سوزاند
سعی کردم نشود خیس لبانم که نشد
پیش تو پا نشدم آه مرا میبخشی
گفتم از تیر خودم را بتکانم که نشد
سعی کردم به خدا هرچه که تیر است و سنان
جای این مشک بر این سینه نشانم که نشد
که عمود آمد و تا بین دو ابرو وا شد
خواستم نشکند ابروی کمانم که نشد
.
شب تاسوعا محرم ۱۴۰۰ حاج محمود کریمی
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
مهجه در فضای مجازی. لطفا فالو کنید
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.