متن شعر
دعوا سره یه نوجوونه
حمله هاشون چه بی امونه
مگه چیزی ازش میمونه
نشد حریف تن به تن شن
نامردا اسبو دوره کردن
سنگ دیگه واسه چی آوردن
امون از این غریبی
انداختنش آه به روی خاکا
لگد زدن به پیکرش با تهِ چکمه
نه تنها با سنگ با نیزه و چنگ
تنش رو زیر سُمِ مرکبا گذاشتن
غریب حسین غریب حسین
****
صداش تو آسمونا پیچید
دل حسین تو خیمه لرزید
بالاسر اومد اما چی دید
نفس نفس میزد پر از خون
صداش میومد اما کم جون
میخواست فقط بگه عموجون
دست و پا میزد اون دمِ آخر
حسین جلو چشاش اومد یه لحظه مادر
جسم کبود و زخمِ رو پهلو
حسین داره رو خاکا پیکرو …
غریب حسین غریب حسین
.
شب ششم محرم ۱۴۰۰ سید مهدی میرداماد
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی متن مداحی را اطلاع بدید
.
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.