متن شعر
اومد ماه تابان ستاره دعا کرد
با سرخی خونش موهاشو حنا کرد
عسل روی کام حرم ریخته قاسم
دیگه بعد اکبر بهم ریخته قاسم
توی خیمه ها جون تازه گرفته
با دست خط باباش اجازه گرفته
عمو رو قسم داد به بازوی زخمی
به مادر به کوچه به پهلوی زخمی
با هم پشت خیمه چقدر گریه کردن
به یاد غلافو لگد گریه کردن
همه گل بریزید گلاب از تنش ریخت
چقدر سنگ کوفی روی پیرهنش ریخت
شده مثل زهرا با زخمای سینه
تنش رو الهی عروسش نبینه
زیر نیزه سهمش بلای عظیمه
نگفتن غریبه نگفتن یتیمه
نفسهاشو آخر غبارا گرفتن
ضریح تنش را سوارا گرفتن
شده نا مرتب شده نا منظم
میگن استخوناش همه وا شد از هم
چه رسمه عجیبی تو اهل عراقه
روی نیزه داماد عروسش رو ناقه
.
شب ششم محرم ۱۴۰۰ سید مهدی حسینی
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی متن مداحی را اطلاع بدید
.
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.