متن شعر
من برایت پدرم پس تو برایم پسری
چه مبارک پسری و چه مبارک پدری
یاد شبهای مناجات حسن می افتم
میوزد از سرِ زلف تو نسیم سَحَری
همه گشتیم ولی نیست به اندازه ی تو
نه کلاه خودی و نه یک زره ای نه سپری
من از آنجا که به موسایی ات ایمان دارم
میفرستم به سوی قوم تو را یک نفری
بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد
نیست ممکن بروی و دل ما را نبری
قاسمم را به روی زین بگذار عباسم
قمری را به روی دست گرفته قمری
نو عروست که نشد موی تو را شانه کند
عاقبت گیسویت افتاد به دست دگری
تو خودت قاسمی و سرزده تقسیم شدی
دو هِجا بودی و حالا دو هِجا بیشتری
بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم
از روی قامت تو رد شده هر رهگذری
جا به جا میشود این دنده تکانت بدهم
وای عجب درد سری وای عجب درد سری
.
متن مداحی های ۱۴۰۰ از سایت مهجه
شب ششم محرم ۱۴۰۰ حاج رضا هلالی
آرشیو متن اشعار محرم ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی متن مداحی را اطلاع بدید
.
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.