آفتاب شرفم مظهر توحیدم من
با همین سن کمم مرجع تقلیدم من
به خدا لحظه ای از کفر نترسیدم من
لحظه ای جا نزدم هرچه بلا دیدم من
در ره عشق چه بی ترسم و بی واهمه ام
آیت الله جلیله نوه ی فاطمه ام
گریه ام حکمت محض است که گشته سپرم
خم شده قامت لشکر به مصاف جگرم
مثل عمه چه قشنگ است بلا در نظرم
نکند فکر کنی بی کسم و در به درم
من کس و کاره حسینم به لبم این سخن است
سر و سامان همه از سر و سامان من است
هرچه را غیر حسین ابن علی خط زده ام
رگ هر مفسده را با رگ غیرت زده ام
روی لب های ستم چوب صلابت زده ام
به رخ زجرِ لعین سیلیِ عفت زده ام
حال که چشم تو از وصف مقامات تر است
روضه ام را ز خودم بشنو که دلسوز تر است
روزها چون شب تار است خدا رحم کند
جنگ من یک به هزار است خدا رحم کند
قاتلم اسب سوار است خدا رحم کند
کف پایم پره خار است خدا رحم کند
تازیانه به تن من گذر انداخته است
ناقه ی لنگ مرا از کمر انداخته است
فاطمه بودمو قنفذ به سراغم آمد
آنقدر تند دویدم نفسم بند آمد
زجر کم بود که یک دفعه سنان هم آمد
به تو تا خیره شدم سیلیِ محکم آمد
دست سنگینِ کسی بر رخ من رد انداخت
آنکه انداخت مرا روی شتر بد انداخت
.
متن مداحی های ۱۴۰۰ از سایت مهجه
شب ۳ فاطمیه دوم ۱۴۰۰ کربلایی حسین طاهری
آرشیو متن اشعار فاطمیه »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی متن مداحی را اطلاع بدید
.
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net