غروب و اشک و آه
به سمت قتلگاه نگاه زینبه
بریده شد سرت
رگای حنجرت چه نامرتبه
غریب کربلا
به تو کسی چرا یه ذره رحم نداشت
دیدم که قاتلت
اومد تو مقتلت رو سینه پا گذاشت
رقیه کرده غش
لب تو از عطش ترک ترک حسین
به خیمه اومدن
به قصد کشت زدن منو کتک زدن
هوا پر از غبار
رسیده ده سوار عزای زینبه
گلی که پرپره
تنی که بی سره به زیر مرکبه
بگو چیکار کنم
باید فرار کنم نامحرم و حرم
برادرم بیا
تو دست کوفیا میگرده معجرم
ببین شکسته ام
اسیر و خسته ام میون سلسله
امون از این دلم
کنار محملم میخنده حرمله
با اشکای چشام
تو کوچه های شام سوزوندنم حسین
به زور کعب نی
میون بزم مِی کشوندنم حسین
.
متن مداحی های ۱۴۰۰ از سایت مهجه
شب ۱۷ صفر ۱۴۰۰ عبدالرضا هلالی
آرشیو متن اشعار صفر ۱۴۰۰ »» کلیک کنید
اشتباهات تایپی متن مداحی را اطلاع بدید
.
www.instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
www.aparat.com/mohjat
www.Mohjat.net
.