متن شعر
یا ابوفاضل آه و واویلا
به تیغی حیف گیسویت گسستند
دو بازویت دو بازویت گسستند
از آنجایی که من بوسیده بودم
بمیرم هر دو ابرویت گسستند
یا ابوفاضل آه و واویلا
انیس گریه هایم را گرفتند
توان دست و پایم را گرفتند
کمانی تر شدم از زینب افسوس
سر پیری عصایم را گرفتند
یا ابوفاضل آه و واویلا
بهارم را چو سان پاییز کردند
دلم را از غمت لبریز کردند
سرت ای کاش روی نیزه میماند
تو را از مرکبی آویز کردند
یا ابوفاضل آه و واویلا
غمت راه نفس بر سینه بسته
ترک بر چهره آیینه بسته
ز بس که خاک بر سر ریختم من
ببین عباس دستم پینه بسته
یا ابوفاضل آه و واویلا
از آن سرو علی بنیاد صد حیف
از آن قامت از آن شمشاد صد حیف
دو دستی که عصای پیری ام بود
خداوندا ز تن افتاد صد حیف
یا ابوفاضل آه و واویلا
الا مادر به قربون جمالت
رخ بدر و دو ابروی کمانت
شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت
یا ابوفاضل آه و واویلا
.
? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید
? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید
? www.mohjat.net
? @mohjat_net