

خواستم دست تو را باز نمایم که نشد متن شعر مداحی
خواستم دست تو را باز نمایم که نشد
پا به پای تو در آن کوچه بیایم که نشد
همه هم دست شدند دست خدا را بستند
خواستم این گره کور گشایم که نشد
ریختند بر سر من دست ز تو بردارم
هر چه کردم نکنند از تو جدایم که نشد
سعی کردم که به پیش تو نیفتم به زمین
قنفذ آنقدر زد انداخت ز پایم که نشد
دست خود را به در سوخته حائل کردم
جان شش ماهه خود حفظ نمایم که نشد
حیف شد بعد سه ماهی گل من وا میشد
میشد امروز بخوابد روی پایم که نشد
خواستم زودتر از این بروم نزد پدر
زینب اینقدر دعا کرد برایم که نشد
دست بشکسته اگر یاری زهرا میکرد
میشد این قطره اشک تو شفایم که نشد
به همین پهلوی بشکسته حلالم کن علی
خواستم دست تو را باز نمایم که نشد
شعر: حسین میرزایی
حاج محمود کریمی
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.mohjat.net