دانلود بستهی متن اشعار حاج محمود کریمی محرم ۱۴۰۱ همراه دانلود فایلهای صوتی به صورت یکجا در قالب فایل زیپ. مجموعهای بی نظیر از شعر و سبکهای اجرا شده. تایپ و انتشار اختصاصی از فروشگاه اینترنتی مهجه
کتاب مداحی دانلود کنید!
- شامل ۵۶ قطعه متن و صوت مداحی
- دستهبندیِ منظم و تفکیک شده
- روضه زمینه واحد تک دودمه نوحه شور
- اشعار در قالب فایل وُرد [WORD]
- قابل ویرایش؛ تغییر فونت و اندازه
- قابل اجرا در موبایل و کامپیوتر
- قابل چاپ روی کاغذ
- بستهی صوتی یکجا با فرمت MP3
برای دانلود روی دکمهی افزودن به سبد خرید کلیک کنید. مشاهدهی آموزش تصویری خرید و دانلود محصولات اینجا کلیک کنید.
برای اطلاع از جدیدترین تخفیفها و تازهترین محصولات در شبکههای اجتماعیِ زیر, مهجه را دنبال کنید.
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
.
فهرست اشعار محرم ۱۴۰۱ کریمی
شیرین ترین عصاره ی غم را بیاورید
دوباره بی مقدمه سلام عزیز فاطمه
مرا ببخش ولی شرح غم شنیدنی است
همراه خود نیاور ای شاه زیورآلات
عجب سروی عجب ماهی عجب یاقوت و مرجانی
حتی تصور بی تو زندگی کردن اصلا ابدا
بانی غم نیومدی صاحب علم نیومدی
السلام علی ساکن کربلا
تا توی چاه افتادم رسیدی
کاروان آمده از راه پر از ماه
مادرم میگفت یه روز میاد
جبرئیل بال میزنه دور و بر قافله ی آل الله
از همون لحظه که از مدینه اومدیم دلم شور میزنه
کاش شهید بشم شهید معرکه
خودم را میکشم سویت دو پای ناتوان را نه
خورشید من آمدی شبانه
گفتم میای با اکبر میای
میدونستم خیلی دوسم داره
میون ازدحام شبیه عمه هام
ام ابیها شد رقیه در شب آخر
تو حدیث افلاکی فرزند پدر خاکی
بابا بنگر روی بهم ریخته ام را
به سر بریدت که فکر میکنم
اگر آتش به دلت هست و اگر تب داری
نون و قلم آمدند کفن به تن شبیه هم آمدند
زینب مضطرم آمدم از حرم
غمی بزرگ در دلم مرا عذاب میدهد
روی دشتی از خون روی تلی از خاک
گفته بودم بهش توی خیمه نمیشینم
ای انتهای توبه ی آدم حسین جان
شد مقدر که شود جام حسن باده حسین
نوجوان قبیله ی خورشید
همه رو زو ماه و سالم میدونی که تو چه حالم
تیغ دست حسن منم جام مست حسن منم
هم پریشان حسینم هم پریشان حسن
گفتی برات با اکبرت فرقی ندارم
الا ای اشک روحم پاک کردی
گریه هات کشته منو
بند قنداقت مدار گردش ماهه
گمان کنم برود با جواب برگردد
هرکس دلش عاشقه شد زائر کربلا
نیزه را سرور من بستر راحت کردی
ملک خادم ملک سائل ملک دربان علی اکبر
دل خون نگاه بسته نفس حبس خون روان
تو افتادی و بابای تو هم مُشرف به مردن شد
سر ظهره پاشو اذون بگو
در بغل میگیرمت افسوس درهم میشوی
تو افتادی من از دست دارم میرم
برای اینکه نمیریم دم ابالفضل است
پاشیده اند روی تو را پهلوی تو را
قمر آل الله سپر ثارالله
دل به دریا زد و دریای دعا پشت سرش
به فرمان تو میشه دل ما عازم عمو قاسم
ای که در آسمان هر غمزده مهتاب تویی
طعنه به اهل عالم لاهوت میزنند
تو حسینم بودی من حسنت
پای قولی که دادی قبل از رفتن به طفلان