متن شعر
خمیدم از بی کس و غربت
ببین که پشتم شکسته از غم
خودت میدونی که لشکر من
اگه نباشی میپاشه از هم
اشک غریبی توی چشامه
به سوی خیمه فقط نگامه
خدا میدونه اینو هنوزم
دست بریدت پشت و پنامه
یا ابوفاضل
****
چه کرده با تو عمود آهن
فرق سر تو شکست تا ابروت
برات بمیرم که مثل مادر
شکسته بازوت شکسته پهلوت
اومد کنارت شکسته سینه
پیچیده اینجا بوی مدینه
میخوای بمونی اینجا برادر
شرمندگیتو رباب نبینه
یا ابوفاضل
****
خودت میدونی لشکر دشمن
فقط به فکر غارتمونه
جون رقیه پاشو برادر
که خیمه ها بی صاحب نمونه
از غصه ی تو روزم شده شب
پاشو که جونم رسیده بر لب
ترحمی کن به اهل خیمه
اسیری سخته برای زینب
یا ابوفاضل
.
با نوای کربلایی نریمان پناهی
شب تاسوعا ماه محرم ۱۴۰۱
اشتباهات تایپی رو اطلاع بدید
.
instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
aparat.com/mohjat
Mohjat.net
.