متن شعر
سر اومده عمه شب پریشونی
مهمون داریم امشب اونم چه مهمونی
بابا شباهتامون امشب چه گریه داره
من با لباس پاره تو با لبای پاره
از رو ناقه ها افتادم خیلی بی هوا افتادم
زیر دست و پا افتادم نبودی بابا
غریبِ مادر غریبِ مادر
****
از دست شامی ها چشام نمیبینه
دستای نامردا آخ که چه سنگینه
دستای ظلمو بستیم با اقتدارِ عمه
بابا قدِ کمونم شد ذوالفقار عمه
بین خنده ها افتادم توی کوچه ها افتادم
زیر دست و پا افتادم نبودی بابا
غریبِ مادر غریبِ مادر
.
با نوای کربلایی محمدحسین حدادیان
شب سوم ماه محرم ۱۴۰۱
اشتباهات تایپی رو اطلاع بدید
.
instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
aparat.com/mohjat
Mohjat.net
.