خاطره شیرین من از محرم اینه
از همون قدیم مسیرم به حسین و حسن افتاد
توی تعزیه محرم نقش قاسم به من افتاد
حالا من بزرگ شدم این عاشقی داره ادامه
هنوزم تکیه ی تو محله مثل کربلامه
دلخوشیم حسین حسین رو لبای بچه هامه
به یاد قاسم و غم اهل حرم میخونم
تو کوچه ی سینه زنی با پسرم میخونم
پشت سر قاسم همه گفتند هو الحق
ای وای به ازرق ای وای به ازرق
چون شیر جمل میشود او فاتح مطلق
ای وای به ازرق ای وای به ازرق
حسن حسین
****
مکتبت انسان سازه راه شهادت بازه
از حسین فهمیده هامون میشه فهمیده که خیال نیست
شیعه زنده است به شهادت عاشقی به سن و سال نیست
اعتقادمون قشنگتر میشه وقتی علنی شه
عمرمون الهی وقف نوحه و سینه زنی شه
نسل ما ایرانیا نسل حسین و حسنی شه
برا کریم اهل بیت با فاطمه میخونیم
تو حرم امام حسن یه روز همه میخونیم
پشت سر قاسم همه گفتند هو الحق
ای وای به ازرق ای وای به ازرق
چون شیر جمل میشود او فاتح مطلق
ای وای به ازرق ای وای به ازرق
حسن حسین
****
جنگ نمایان کرده عجب دلاور مرده
هم کریم ابن کریمه هم غریب ابن غریبه
نوجوون و پیره دِیرِ حُر و عابس و حبیبه
قل هوالله میخونه تو حرم مادر قاسم
عمه زینب داره عمامه میبنده سر قاسم
دانش آموز ابالفضل و علی اکبره قاسم
بی زره اومد میدون یک تنه شد یک لشکر
هزارماشاالله به قاسم ابن الحیدر
پشت سر قاسم همه گفتند هو الحق
ای وای به ازرق ای وای به ازرق
چون شیر جمل میشود او فاتح مطلق
ای وای به ازرق ای وای به ازرق
حسن حسین
.
با نوای کربلایی محمدحسین حدادیان
شب ششم ماه محرم ۱۴۰۱
اشتباهات تایپی رو اطلاع بدید
.
instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
aparat.com/mohjat
Mohjat.net
.