متن شعر
غروب کربلا شد و جور و ستم روا شد و
ساعت سه تو قتلگاه قیامتی به پا شد و
بعد تموم شهدا نوبت شاه ما شد و
وقت نزول آیه ی مصیبت و بلا شد و
تمامی سپاه کفر دوباره همصدا شد و
خدا خدای نیزه و خنجر و دشنه ها شد و
برای نیزه دارها حرمله رهنما شد و
سنگ روانه ی سرِ عزیزِ مصطفی شد و
دست به موی سر رسید شمر چه بی حیا شد و
دید ولی نمیبُرد ز روی سینه پا شد و
به خون پاک حنجرش محاسنش حنا شد و
و پیش روی خواهرش سرش به نیزه ها شد و
.
با نوای حاج مهدی رسولی
شب عاشورا ماه محرم ۱۴۰۱
اشتباهات تایپی رو اطلاع بدید
.
instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
aparat.com/mohjat
Mohjat.net
.