زینب مضطرم آمدم از حرم
تا بگیرم اذن میدان ای برادرم
کودکانم ببین چون طفل خوشه چین
لطفی ای نازنین جانا جان مادرم
من مورم و تو سلیمان
جان خواهر را مرنجان
****
یار دیرینه ام تویی آیینه ام
جان مادر مزن دست رد به سینه ام
ببین روی سرم چادر مادرم
با این چادر مثل بانوی مدینه ام
هدیه ام را برنگردان
جان خواهر را مرنجان
****
با قلب پر دردم دو سرباز آوردم
جانا راضی مشو دست خالی برگردم
این دو جنم دارند طیار و کرارن
مرد میدانند و شاگرد علمدارن
راهی شان کن سوی میدان
جان خواهر را مرنجان
.
با نوای حاج محمود کریمی
شب چهارم ماه محرم ۱۴۰۱
اشتباهات تایپی رو اطلاع بدید
.
instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
aparat.com/mohjat
Mohjat.net
.