گفته بودم بهش توی خیمه نمیشینم
من بغیر از عمو هیچکسی رو نمیبینم
عمه جان دستمو رها نمیکنی چرا
من میخوام با عمو برم به روی نیزه ها
روی سینه ی عمو نشسته شمر بی حیا
دارن آماده میشن دارن آماده میشن
دارن آماده میشن بیان به خیمه ها
تشنمه بذار برم به دریا برسم
از رو دستای عمو به بابا برسم
زیر دست و پا برم به زهرا برسم
****
گفته بودم بهش که من از خون نمیترسم
از چیزی جز فراق عموجون نمیترسم
عمه جانم تو رو خدا بهم نگو بمون
ببین از هررگش بلنده فواره ی خون
سمت قتلگاه دارن میبرنش کشون کشون
عمه جون میگه بابام عمه جون میگه بابام
عمه جون میگه بابام خودت رو زود برسون
بی عمو برای من بهشتم قفسه
بسکه خون رفته ازش دیگه بی نفسه
من میرم تا که خدا به دادم برسه
****
از دل خیمه ها آتیش شعله ور اومد
سپر یوسف فاطمه بی سپر اومد
از خدا بی خبرا چند نفر به یک نفر
راهو وا کنید اومد از خیمه آخرین پسر
پیش تیغ حرمله میشم برات سینه سپر
دست خالیم سپر شد دست خالیم سپر شد
دست خالیم سپر شد برات آخرِ سر
نیزه ی بغض تو رو رو قلبم زدن و
میشنوم حالا صدای بابام حسنو
مثل تو بابام حسن بغل کرده منو
.
با نوای حاج محمود کریمی
شب پنجم ماه محرم ۱۴۰۱
اشتباهات تایپی رو اطلاع بدید
.
instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
aparat.com/mohjat
Mohjat.net
.