متن شعر
سر ظهره پاشو اذون بگو
اذون غروب عمر عمه هارو
بیا خورشید رو خیمه ها بتاب
نرو یه نگاه کن اشک دیده هارو
تو برگ اول پاییزی که از اهل حرم میریزی
اذون بگو اذون خزون خیمه هارو
وای حسرت به دل موندم عزیزم برا صدات
وای پلکی بزن یک باره دیگه برا بابات
****
همه ی دشت مدهوش عطر تو
رو دستام شکسته شیشه ی گلابم
تکه تکه میفته روی خاک
کنارش میفته اشک مستجابم
فدای کاکل خونینت نمیتونم بدم تسکینت
منو ببخش نمونده برام یه قطره آبم
وای حیف از تو و این رعشه های پیغمبری
وای حیف از تو که تفسیر الله اکبری
****
دست طوفان گلبرگ لاله رو
روی داغی زمین پراکنده
پاشو بابا که قاتلت داره
به حال منه شکسته میخنده
ذبیحمو ببین ابراهیم ببین که پای عهد ایستادیم
ببیمن چطور رو دستم داره چشاشو میبنده
وای قربانی مارو نگاه کن ای جرئیل
وای هذا علی اول قتیل از نسل خلیل
.
با نوای حاج محمود کریمی
شب هشتم ماه محرم ۱۴۰۱
اشتباهات تایپی رو اطلاع بدید
.
instagram.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
aparat.com/mohjat
Mohjat.net
.