


متن شعر
با من بجنگید این شیرخواره
با اهل کوفه کاری نداره
با من بجنگید ببینید که بچم سرِ جنگ نداره
با من بجنگید ببینید تو گرما گلم رنگ نداره
چقدر این دقائق دلگیره
رو دستم داره پر میگیره
بدون سه شعبه میمیره
لالایی لالایی لالایی
****
گفتم به زینب جاش امنِ پیشم
میدونم آخر شرنده میشم
شرمنده میشم میدونم که هیچکس به ما آب نمیده
شرمنده میشم ببینم سه شعبه گلوشو بریده
چقدر این مصیبت سنگینه
نگاهش چه سرد و غمگینه
رباب از تو خیمه ها میبینه
لالایی لالایی لالایی
****
باید برای آرومِ جونم
جای لالایی تلقین بخونم
باید قبول کرد که دنیا تمومه برای عزیزم
باید قبول کرد با دست خودم رو تنش خاک میریزم
شبیه یه سرباز جنگیده
چقدر تلخ به دشمن خندیده
چقدر ناز رو خاک داغ خوابیده
لالایی لالایی لالایی
.
سید مجید بنی فاطمه
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

