صدات از تو قتلگاه اومد
ای غریب عالم عموجونم
تا اونجایی که نفس دارم
آخرین سرباز تو میمونم
برید عقب لشکر مگه نمیبینید نفس نداره
برید عقب لشکر یکی براش یه جرعه آب بیاره
حالا که واسش آب نمیارید
به روی جسمش هی پا نذارید
****
محاله دست از تو بردارم
زیر شمشیر و نیزه و خنجر
با جسم مضروب و مجروحم
جون میدم روی دست تو آخر
کنار این گودال چقدر صدای خندشون بلنده
کنار این گودال حرمله به جون دادنم میخنده
دیدار ما شد این آخرین بار
ای مهربونم خدانگهدار
.
با نوای حاج سید مهدی میرداماد
متن مداحی شب پنجم محرم ۱۴۰۱
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net | سایت مهجه
.