تاریخ انتشار:
بازدید: 1,023 بازدید



شب جدایی شده داد بیداد
ببین که دلشوره به جونم افتاد
امشبه اون شبی که مادرم گفت
وقتی که دستم کفنارو میداد
همون شبی که گفت کفن نداری
یه جای سالم تو بدن نداری
یه پیرهن کهنه به دست من داد
ولی نگفت که پیروهن نداری
کجا میری داداش
جدا میشی ازم یواش یواش
من میمونم با شمر
دل نگرون خواهرت نباش
****
برای من سخته همین شنیدن
چه برسه داداش دیگه به دیدن
گفتی که تا غروب تو قتلگاهی
اینهمه طول میکشه سر برُیدن
پیرهن کهنتو باید بپوشی
آماده ی خنجر رو گلوشی
ازم نخواه وایسمو با صبوری
فقط نگاه کنم تو زیر و رو شی
قرارمون نبود
تو سربریده بشی من کبود
تو رو که میکُشن
میرن به سمت خیمه ها چه زود
.
با نوای حاج سید مهدی میرداماد
متن مداحی شب عاشورا محرم ۱۴۰۱
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net | سایت مهجه
.
