متن شعر
دارم میرم و غصه هام تمومی ندارن خدا
به گریه میفتم اگه برام آب بیارن خدا
به یاد خشکی لب بابام میون قتلگاه
یه عمره گریه میکنم به خنده های یک سپاه
خدایا کاری بر نیومد از دستم
کنار قتلگاه چشامو میبستم
امون ای دل ای دل
****
میبردن جلو چشم من به بالای نیزه سرُ
چجوری فراموش کنم آتیشِ روی معجرُ
به یاد اون روزای سخت جونم رسیده بر لبم
خون گریه میکنم هنوز برای عمه زینبم
جلو چشمای من به زنجیرش کردن
تو بازار کوفه چقدر پیرش کردن
امون ای دل ای دل
.
با نوای سید مهدی حسینی
شب بیست و پنجم ماه محرم 1401
شهادت امام سجاد زین العابدین
جدیدترین متن مداحی » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net | سایت مهجه
.