متن شعر
ای پدرجان ببین پای پر آبله
بین مدارا نکرد با تنم سلسله
ابتا یاحسین
پیش رویم تو را دیده ام روی نی
بوسه دادم به تو از همان فاصله
ابتا یاحسین
من یتیمم مگر پس چرا ای پدر
طعنه میزد به من دختر حرمله
گرچه بازوی من گشته چون مادرت
از غم و غصه ام من ندارم گله
ابتا یاحسین
آن النگو که تو داده بودی به من
گشته غارت پدر بین آن قائله
از روی محملم با سر افتادم و
نیمه شب بی تو من ماندم از قافله
ابتا یاحسین
به فدای تو و این پاره حنجرت
امشب از داغ تو میمیرد دخترت
نیمه ی شب چرا آمدی بی سپاه
کو علی اکبرت کو علی اصغرت
ابتا یاحسین
من نگویم از گوش و گوشواره ام
اما بابا بگو تو از انگشترت
میسوزد ای پدر زخم روی سرم
خم شده قامتم به فدای سرت
ابتا یاحسین
عمه گوید که من همچو زهرا شدم
واکن چشم و ببین سه ساله مادرت
بر لبت جای چوب رویت خاکستری
آمدی با سر و پس چه شد پیکرت
ابتا یاحسین
.
با نوای کربلایی نریمان پناهی
شب ۵ ماه صفر ۱۴۰۱
جدیدترین متن مداحی » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net | سایت مهجه
.