متن شعر
یه رعیت امشب اومده با خود آقا کار داره
رعیت آخه یه وقتایی از آقاش انتظار داره
یه وقتایی فکر میکنم به من نگاه نمیکنی
از دست من خسته شدی منو دعا نمیکنی
تو که میتونی ازت میخوام جلو گناه یه کم منو صبور کنی
پاک بشم صدام کنی وقتی میخاوی ظهور کنی
تو شب سرنوشت دلو سپردمش به صاحبم
امشب نگام کن میدونم تو حاضری من غایبم
میخوام که آدمت بشم میخوام واست شهید بشم
شیطونو نا امید کنم که از تو نا امید بشم
میخوام خجالت بکشم از تو اگه گناه کنم
اگه کنار تو باشم محال اشتباه کنم
بیا نگار آشنا شب غمم سحر نما
مرا به نوکری خود شها تو مفتخر نما
ای گل وفا حسین معدن سخا حسین
میکشی مرا حسین
.
? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید
? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید
? www.mohjat.net
? @mohjat_net