متن مداحی علم تو میدون زدی به استواری کوه حسن عطایی
علم تو میدون زدی به استواری کوه
زمین به زیر پای تو اومده به ستوه
در تو اگر فاطمه رو توی پرده دیدن
اما تو معرکه دیدن حیدرو به وضوح
رو خاک کرب و بلا قدم قدم
هرکجا رفته زده علم علم
تک تک صفحه های کربلا رو
قلم صبر بی بی زده رقم
کسی که مو به مو به زهرا و علی مطابقه
بین خطبه سرزده که ذوالفقار ناطقه
از علی میگه که از قشنگترین حقایقه
****
دل بریدنِ از حسین نیست توی قانونش
پاش مونده تا به آخرین قطره های خونش
یک بار به خاطر حسین آفریده شده
اما هزار بار واسه اون گذشته از جونش
لحظه به لحظه براش خواهری کرد
حرف محبت اومد مادری کرد
کاخ ویرون یزید گواهه که
تو معرکه کارای حیدری کرد
جایی که خنجرم دو دل شد از بریدن آخرش
چجوری دل بکنه یه خواهر از برادرش
خواهری که یک تنه شده تموم لشکرش
****
چون کعبه میشد هر زمان چادر به سر میشد
با نام علی خطبه هاش بُرَنده تر میشد
اگه خدا بین زنها یک پیمبر میخواست
جلوتر از همه فقط بنت حیدر میشد
هرکی برهنه یا که ملبسه
ارادتش به بی بی مشخصه
ماکه نمکگیره این روضه شدیم
هرکسی زینبی نیست مرخصه
برا قیام کربلا دوتا یل آورده فقط
ذوالفقار دودمش رو نکشیده بی جهت
اونکه بادِ چادرش به لشکری میده جهت
.
دانلود نوحه علم تو میدون زدی به استواری کوه + متن شعر
با نوای کربلایی حسن عطایی
وفات حضرت زینب ۱۴۰۱
جدید ترین اشعار » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net | سایت مهجه
.