متن مداحی زمین زندان زمان تلخی اگر باشد حنیف طاهری
زمین زندان زمان تلخی اگر باشد
برای نور توفیری ندارد حجم تاریکی
تمام لحظه ها وقتی خدایی هست شیرین است
اگرچه گوشه ی تنگ و نمور
عصر زندان است و غمگین است
تو نوری آفتابی حجم سنگین تمام ابرها هم
روبرویت سخت ناکام اند
اگرچه گوشه ی زندان تمام روزها شام اند
تو خورشیدی تو حتی در سیاهی نور میبینی
چنان که نور را در گوشه ی قلب سیاهِ
آن زنِ رقاصه هم دیدی تو خورشیدی
تو حتی بر سیاهی نیز تابیدی تو خورشیدی
تمام بچه هایت شعبه ی نورند
پناهی هست برای بی پناهان
از کرامات تو راهی هست
که خاک سرزمین ما ز نام تو معطر هست
که در هر گوشه ای از کشورم
یک جلوه از موسی ابن جعفر هست
سلام ای آفتاب شام زندان یا باب الحوائج
تجلیِ وجود حیِ سبحان یا باب الحوائج
پناه بی پناه بی پناهان یا باب الحوائج
ای جان یا باب الحوائج
****
شبیه درد شبیه انتهای غربت یک مرد
درون سینه ی تفتیده پنهان شد
صدای هق هق آیینه در تاریکی زندان
تمام آسمان دیوار تمامی زمین زنجیر
به پای لاغر خورشید افتادند
به اشک غربتش لبهای بی مقدار خندیدند
دهان های نجاست خوار زبان های نفهمیده
نفهمیدند به رویت ناسزا گفتند
فدای اشکهای غیرت بر خاک افتاده
فدای استخوان له شده در حلقه ی زنجیر
سلام ای آهِ دامنگیر
ای تقدیر در دستان تو مثل گِل کوزه
تو ای دریای افتاده به روی تخته ی پاره
به خاک پای تو عرض دعای عاشق دلتنگ بیچاره
به قربان دهان هایی که میبردند اسمت را
فدای آن کفن هایی که آوردند جسمت را
چه گُل هایی که می افتاد بر درگاه تابوتت
تو هم آن روز را یاد وطن کردی
تو هم آن لحظه را کرب و بلا بودی
که شاه بی کفن ها سنگباران شد
سلام ای زاده ی شاه شهیدان یا باب الحوائج
شهید روضه ی شام غریبان یا باب الحوائج
پناه بی پناه بی پناهان یا باب الحوائج
ای جان یا باب الحوائج
.
دانلود نوحه زمین زندان زمان تلخی اگر باشد + متن شعر
با نوای کربلایی حنیف طاهری
شهادت امام کاظم ۱۴۰۱
جدید ترین اشعار » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net | سایت مهجه
.