دوباره پر زده سویت دل کبوتری ام
دوباره سر زده ای تو به خواب آخری ام
خیال روی تو را با بهشت عوض نکنم
مرو به خواب کسی این منم که مشتری ام
به دختری که نکرد اعتنا به من گفتم
مرا که دختر عشقم مگیر سر سری ام
سرور سینه من دیدن سر باباست
به پای نیزه نشستن کمال سروری ام
هزار مرتبه کردم دعا بیایی تو
کنون که آمده ای باز هم نمیبَری ام
ای آفتاب دل فاطمه نگاهم کن
ببین که صورت من گشته رنگ روسری ام
قدی خمیده و خیری ندیدم از مردم
کبودی تن من گشته ارث مادری ام
به پیش چشم تَرَم چوب بر لبت میخورد
ببین پدر که شکسته غرور حیدری ام
برای اهل خرابه پدر اذان گفتم
صدا زدم که بدانید علی اکبری ام
شاعر: مجتبی شگریان همدانی
.
شب جمعه شب زیارتی امام حسین
متن روضه حضرت رقیه
کـتاب مـداحی تخفیف ویژه » مـشاهده
دانـلود کتاب مداحی رایـگان » مـشاهده
گـلچین شـعر و صـوت هـا » مـشاهده
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.