چه خوبایی جمعند تو بزم عزات
شلوغه همیشه حسینیه هات
میدونم که دیره ولی اومدم
یه ذره منم گریه کردم برات
کشوندم دلو اینجا آوردم
اجازه دادی اسمتو بردم
عوض کرد منو نگاهت حسین
چقدر حسرت عمرمو خوردم
عجب کیمیاییه عشق تو ارباب حسین
که حتی کسی مثل من میشه بی تاب حسین
منه رو سیاهو تو دریاب حسین
الهی نیفته حسین اسمت از رو لبم
حسین جان حسین جان بشه ذکر روز و شبم
****
به قلبم نگاه تو افتاد حسین
شدم از غم عالم آزاد حسین
منو زیر و رو کرد همون یک نگاه
که شد خونه ی قلبم آباد حسین
عوض شد مسیر حیات من
شدی چاره ی سیئات من
توی سختیِ دمِ آخرم
بیا ای امید نجات من
تویی مهربون تر به من از پدر مادرم
الهی باشه سایه ی لطف تو رو سرم
تو مولا و من تا ابد نوکرم
الهی نیفتم یه روز از نگاهت حسین
نگهدار همیشه منو تو پناهت حسین
.
با نوای سید مهدی حسینی
شب دوم ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.