شاه به خون تپیده بین یه مشت دریده
کار افتاده دست خنجر لب پریده
یه جرعه آب میدادیش خنجرو تیز میکردیش
حرم داره میبینه یه حدی داره نامردی
تشنه رو آب میدادی دشنه رو تیز میکردی
****
گرگا دسته دسته به دور صید خسته
نشسته بی حیایی رو سینه ی شکسته
پا میذاره رو قرآن چکمه رو عرش میذاره
صیحه میاد از کعبه جسارتم حدی داره
****
ولیِ دم رو دیدن در حال دویدن
اونها که تونستن چادرشو کشیدن
مگه چقدر جون داره که راهشو میبندید
میسوزه سنگ از نالش به چی دارید میخندید
.
با نوای حاج محمود کریمی
شب اول ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.