یه حسی بهم گفت حرم آواره میشه » محمود کریمی ۱۴۰۲ + متن شعر

بازدید: 982 بازدید
مهجه در تلگرام

یه حسی بهم گفت حرم آواره میشه

یه حسی بهم گفت که مشک صدپاره میشه

یه حسی بهم گفت تو راه درگیر شدی

یه حسی بهم گفت حسین بیچاره میشه

مسجد کوفه اومدم یا علقمه

من کنار تو خیمه ها تو همهمه

بوی یاسه گمون کنم بالاسرت

مجلس روضه خونی داشته فاطمه

شهید شد حرفت عجب کاری کردیم

ببین با خیمه عجب کاری کردیم

تو که آب داشتی چرا آب نخوردی

همه خیمه میگن داری برمیگردی

داداش خیلی مردی

****

یه حسی بهم گفت نشد جنگ تن به تن

یه حسی بهم گفت تو رو دوره میکنن

یه حسی بهم گفت شکست سرو قامتت

یه حسی بهم گفت آخر چشمت میزنن

سرو رعنام میون اون چشمای شور

تو کجا و اینا کجا خدا به دور

سری که روی اوج شونه ی تو بود

بی تو میره میون گودال و تنور

میدونم از صبح چقدر غصه خوردی

دیدم قنداقو تو سینت فشردی

علی راضی بود چرا آب نخوردی

****

یه حسی بهم گفت اومد عطر مادرم

یه حسی بهم گفت که رفت سایت از سرم

یه حسی بهم گفت که داغ شد کمرشکن

یه حسی بهم گفت دیگه بی برادرم

زخم داغت به حلق اصغر میخوره

میدونم که به غیرتت بر میخوره

اونکه پشتش میلرزید از هیبت تو

سرِ فرصت میاد منو سر میبره

ببین چی داداش به روزم آوردی

باید میموندی حرم رو میبردی

حالا که رفتی چرا آب نخوردی

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای حاج محمود کریمی
شب عاشورا ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

متن کامل

فاطمیه 1402