علی عمو رفته برات آب بیاره
عمو اگه قولی بده ردخور نداره
جونی نمونده تو تنت مادر بمیره
از این خیمه به اون خیمه شدم آواره
لالا گلم تشنه ی آبه لالا لالا علیم بخوابه
گریه نکن مادر لالایی گریت داغ قلب ربابه
یه چشمم اشکه یه چشمم خونِ
دلم بی تابه برات میخونه
عجب رسمیه رسم زمونه
شیرخواره میره مادر میمونه
لالا لالایی لالا لالایی
****
علی مادر بدون تو زود میمیره
بمیرم سرت با سرِ نیزه درگیره
ببین چطور دلخوشیمو ازم گرفتن
جای گهواره تو دستام غل و زنجیره
لالا علیم از نی نیفته لالا لالا گل نشکفته
بخواب عزیزم روی نیزه واست مادر لالایی گفته
یه چشمم اشکه یه چشمم خونِ
دلم بی تابه برات میخونه
عجب رسمیه رسم زمونه
هنوز رو نیزه لبات خندونه
لالا لالایی لالا لالایی
عجب رسمیه رسم زمونه
دختر سلطان کنج ویرونه
.
با نوای سید مجید بنی فاطمه
شب هفتم ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.