متن شعر
تیغ و تیر و نیزه جای خود اما
خنجر انگار به گلوت دخیل بسته
محتضر بودی و من دیر رسیدم
چشم باز تو رو جبرئیل بسته
رو تن مُثلِه شُدَت تیر شکسته
چجوری زدن که شمشیر شکسته
حتی تیکه های زنجیر شکسته
کل استخونات اون زیر شکسته
انگشترت بدجوری له شده دور انگشت تو
این نیزه ها بیرون زده نوکش همه از پشت تو
آقام آقام آقام
****
خنده های دلخراش قاتل تو
داره خواهر تو رو عذاب میده
داری از تشنگی میسوزی تو گرما
جلو چشم تو به اسبش آب میده
العطش میگی و لشکر میخنده
شمرم از همه بلندتر میخنده
به گلوت کُندی خنجر میخنده
جلو گریه های مادر میخنده
از بس به خاک چنگ میزنی پر از خاکه تو مشت تو
این نیزه ها بیرون زده نوکش همه از پشت تو
آقام آقام آقام
.
با نوای کربلایی حسین ستوده
گلچین مداحی های ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.