دل دلداده را دلبسته ی دلبر تصور کن
کمال عشق را عشق پدر دختر تصور کن
دم صبح از سفر برگشته ای بابای عطشانم
نم چشم مرا سرچشمه ی کوثر تصور کن
بیا جای طرق سر روی پای دخترت بگذار
لباس پاره ام را بالشی از پر تصور کن
شبیه پیرزنها خم شدم از بس لگد خوردم
بیا این درد پهلو دیده را مادر تصور کن
رسیده هرکه دستش تاری از زلف مرا کنده
خودت این مختصر را جای موی سر تصور کن
ببین رد کبود گونه ام را زجر بد میزد
شب و روز مرا اینگونه زجرآور تصور کن
سنان از خنده غش میکرد تا خولی هولم میداد
مرا بازیچه ی دستان مشتی شر تصور کن
نگو آن گوشواری که خریدی کو کشید و برد
همین خون لخته ی گوش مرا زیور تصور کن
ادای لکنتم را دختر شامی در آورده
زبانم را زمان ترس از این بدتر تصور کن
میان ازدحام کوچه صدها بار افتادم
گلی را زیر دست و پای یک لشکر تصور کن
چه ها دیدند در بزم شراب شام دخترهات
میان مست ها بابا خودت دیگر تصور کن
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
کربلایی حسین طاهری
شب سوم فاطمیه دوم سال ۱۴۰۲
شهادت حضرت زهرا
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
Mohjat.Net
.