آخرین شب خواهره سید مجید بنی فاطمه حسین سیب سرخی + متن شعر

بازدید: 1,421 بازدید
حاج حسین سیب سرخی
.

متن شعر

آخرین شب خواهره کاشکی امشبم بگذره

زنده میشه پیش چشام روز و شب همین منظره

یادمه تب داغ صحرا و لب خشک دریا و

یه امام تنها و من و کربلا

یادمه یه غروب دلگیر و یه صدای تکبیر و

تو و تیر و شمشیر و منو کربلا

چه کربلایی برا ما غیر غم نداشت

چه کربلایی داغتو رو دلم گذاشت

****

گریه کار روز و شبه جون من دیگه بر لبه

روضه های تو همدمِ لحظه لحظه ی زینبه

یادمه یه صدای محزونو آسمون گریونو

نفسی پر از خونو منو کربلا

یادمه وقتی خنجر افتاد و یه طرف سر افتاد و

با تو مادر افتاد و منو کربلا

چه کربلایی دلمو غم گرفت داداش

چه کربلایی تو رو ازم گرفت داداش

****

زندگی برام شد عذاب لحظه هام پر از اضطراب

تو میون تشت طلا خواهر تو بزم شراب

یادمه کوچه ها و بازار و خواهرت گرفتار و

منو جمع اغیار و تو و نیزه ها

یادمه همه درد و غمهامو طعنه ها و دشنامو

من و مردم شامو تو و نیزه ها

چه نیزه هایی تنتو پاره پاره کرد

چه نیزه هایی خواهرتو بیچاره کرد

.

برای دانلود صوت کلیک کنید

سید مجید بنی فاطمه
حسین سیب سرخی
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید

Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

متن کامل

.