یک عمر هستی بابامو
یک روز چیزی از درداتو
یک بار بهم نگفتی مادر
ای یار پیغمبر غمخوار پیغمبر
ای حضرت بانو ای مادر کوثر
ای تکیه گاه من وای مادرم مادر
نرو که فاطمه میشه تنها
میمونه با یه کوهی از غمها
نذار که من یتیم بشم آخه
زندگیمون چی میشه با بابا
نرو نرو یا ام الزهرا
****
داری اطلاع از الان
از اون اتفاقای بد
چشمت روشن ای مادرجان
راهِ دخترت میشه سد
تو داری میبینی آتیشو تو خونم
تو میبینی از سینم جاریِ خونم
باز ناله و گریه اسمت رو میخونم
یعنی میخوای بهم بگی آخر
شب عروسی نیستی با دختر
بهونتو وقتی میگیرم من
اسما میشه برای من مادر
نرو نرو یا ام الزهرا
****
آخه خواهشت چیزی نیست
یک دست کفنِ ناقابل
شکرِ حق رو میگم کفن
از عرشِ خدا شد نازل
وای اما تکلیف بچم چیه مادر
وای با تنِ عریان رو خاک میزاره سر
وای بی کفن میمونه رو زمین آخر
مادر برات بمیره یا عطشان
نبینه پیکرت شده عریان
چجوری میشه که بمونی تو
سه روز بلاغسل و بلا اکفان
غریب مادری حسین جانم
▪️» جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: عضویت
▪️» جدیدترین اشعار در تلگرام: عضویت
کربلایی وحید شکری
ماه رمضان سال ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
Mohjat.Net
.