گفت پیمبر مبادا که قرآن
اما تو مسجد اونم تو محراب
امشب این آیه ها غرق خونِ
قیامت شده به خون غوطه ور
دوباره علی و یه شق القمر
امیرِ ملک امام بشر
عجب سجده ای کرده وقت سحر
فرقش رو شکست یه تیغ تیز
یاد میخ در علی رو کشت
یک نفر زد و سرو شکست
یاد چل نفر علی رو کشت
در وسط کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا میزدند
الله الله بعلیٍ بعلیٍ بعلیٍ
****
گریه های حسن اهل عرشو
صف به صف تا زمین میکشونه
میگه این فرق خونین تو محراب
باطن سوره ی مومنونه
بازم از زمین حسینو حسن
دارن آسمونو با هم میبرن
یه روز دیگم شنیدن میگن
میبرد آسمونو تو کوچه حسن
مادر رو میبرد کشون کشون
میگفت از اونا نمیگذره
هی حسن میگفت به مادرش
راه خونمون از این وره
چشم مادرم تاره حلالت نمیکنم
الله الله بعلیٍ بعلیٍ بعلیٍ
****
باز یه شق القمر باز یه مهتاب
بوسه زد تیغ روی فرق عباس
بین دو رود با لبهای تشنه
توی دریای خون غرقه عباس
قیامت شده توی علقمه
تنِ حضرت ماهه که درهمه
به سر میزنن ملائک همه
به سر میزنه حضرت فاطمه
آخرین دعای حیدرو
آخرین دعای فاطمه
منتقم بیا قسم میدم
من تو رو به ماه علقمه
الله الله بعلیٍ بعلیٍ بعلیٍ
▪️» جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: عضویت
▪️» جدیدترین اشعار در تلگرام: عضویت
کربلایی حسن عطایی
ماه رمضان سال ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
Mohjat.Net
.