دانلود گلچین بهترین زیباترین و جدیدترین آثار مداحی سینه زنی به مناسبت « شهادت حضرت رقیه » از تمام مداحان کشور از جمله « حاج محمود کریمی غلام کویتی پور محمدحسین حدادیان سید مجید بنی فاطمه کربلایی حسین طاهری کربلایی حسن عطایی سید محمدرضا نوشه ور حاج محمدرضا بذری سید مهدی حسینی کربلایی نریمان پناهی کربلایی سجاد محمدی کربلایی حنیف طاهری محمدحسین پویانفر کربلایی حسین ستوده حاج سیدرضا نریمانی حاج منصور ارضی کربلایی وحید شکری »
در این مجموعه, علاوه بر گلچین آثار جدید, مداحی های قدیمی از سال های قبل نیز منتشر شده است. علاوه بر دانلود فایل صوتی مداحی با فرمت [MP3] متن شعر شهادت حضرت رقیه شب پنجم ماه صفر نیز در این مطلب برای استفاده مادحین قرار گرفته است. جهت مشاهده جدیدترین آثار مداحی کشور همراه صوت یکجا به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید.
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
حاج محمود کریمی
بابا با پای پر ورمم درد سر حرمم
همه میگن خیلی شبیه مادرمم
شکایتم از اون نامرد و بی دینِ
از اون شب تاریک چشام نمی بینِ
از دست سنگینش سرم چه سنگینِ
تو روی نی بودی و من بین بیابون
پریدم از خواب ولی لرزون و هراسون
بخون حکایت رو درد جسارت رو
از چشم پُرخون
******
پشت تموم این همه بلا نورِ
رسیدی و بین طشت طلا نورِ
اگه بیام با تو نور علی نورِ
قد خمیدم ببین و لرزش دستم
موی سفید من و دندون شکستم
منو ببر بابا که من مث زهرا
خسته خستم
******
بابا زهرای کوچیک تو تو آرزوی تو هِ
دلم توی سینم عین گلوی تو هِ
موهام پُر از خاکِ پاهام پُر از خاره
نمی دونی زخمام چه سوزشی داره
خوابم میاد اما هق هق نمی ذاره
دشمن با سرنیزه به جون حرم افتاد
اونقد دوییدم چادرم از سرم افتاد
صد دفعه افتادم درست همون جور که
مادرم افتاد
بابا یاس پُر آبله ام زهرای قافله ام
اسیر دستای سنگیِ حرمله ام
غلام کویتی پور
دل پریشانم که از بابم نمی آید صدا
عمه بابایم کجاست
من نمیخواهم جدا گردم ز دشت کربلا
عمه بابایم کجاست
عمه میسوزد دلم بابم چرا نآمد ز جنگ
گر بیاید گیرمش من در بغل من تنگ تنگ
شو برون از خیمه بی بابم چرا کرده درنگ
ذکر لا حول و لا از او نمی آید چرا
عمه بابایم کجاست
گر نموده تشنگی قلب مرا عمه کباب
من نمیخواهم در این دشت بلا یک قطره آب
جای آب و جای نان عمه به من فرما جواب
ده به من یک پاسخی عمه تو از بهر خدا
عمه بابایم کجاست
عمه دیدار پدر آب حیاتم میدهد
چهره نورانی اش از غم نجاتم میدهد
جای عمویم پدر آب فراتم میدهد
گر بیاید میکند سیراب طفلان تو را
عمه بابایم کجاست
شیحه اسب پدر ای عمه می آید به گوش
شوق دیدار پدر برد از سر من عقل و هوش
این صدا می افکند در خیمه ها جوش و خروش
کآمد از میدان سلامت زاده خیر النسا
عمه بابایم کجاست
بر زمین ای ذوالجناح سُم را چه این سان میزنی
پای خود را بر زمین نالان و گریان میزنی
با غمت زخمی فزون بر قلب طفلان میزنی
در حرم از شیحه ات شد محشر کبری به پا
عمه بابایم کجاست
ذوالجناح برگو چرا زینت چنین شد واژگون
گو چرا ای با وفا یال تو گشته پر ز خون
چون کنم باور که از تو باب من گشته نگون
گو که اینک ذوالجناح باب من افتاده کجا
عمه بابایم کجاست
ذوالجناح ای مهربان اسب وفادار پدر
گو شنیدی در دم آخر تو گفتار پدر
بوسه باران میکنم یاد پدر یال تو را
عمه بابایم کجاست
ای خدا بابا چرا بر خاک ها افتاده است
کی به حلقش از جفا شمشیر کین بنهاده است
آب آیا در دم آخر ورا کس داده است
یا که شد کشته لب عطشان ز جور اشقیا
عمه بابایم کجاست
محمد حسین حدادیان
رقیه وقتی که پیش ابالفضله
رسیده عطر مادر به ابالفضل
ابالفضل کاشف الکرب حسینه
رقیه کاشف الکرب ابالفضل
ای رویایی ترین
توی کل دخترا از همه بابایی ترین
تو جمال و تو جلال از همه زهرایی ترین
ای شهزاده ترین
دره خونه ی حسین از همه دلداده ترین
توی سلسله ولی از همه آزاده ترین
به تنهایی ذوالفقار مولایی
ای ستاره ی عشق آسمان زیبایی
به تنهایی ماه عالم آرایی
تو مخاطب خاصِ خنده های سقایی
یا رقیه رقیه
****
ملیکه به کسی جز تو نمیشه گفت
از اینکه تویی مسجود ملائک
صدای آسمونیا میاد امشب
که میگن به تو حَلَت بِفِنائِک
ای دردانه ترین
دختره حسینی و زینت کاشانه ترین
که خدا بهت داده منسب شاهانه ترین
ای دردانه ترین
که منم دور سرت همیشه پروانه ترین
راه میرفتی پیش عمه قهرمانانه ترین
چه تصویری وقتی داری راه میری
لشکری رو با لبخند میکنی چه تحقیری
چه تقدیری که تو هم یه پا شیری
با چشای بارونی جونشونو میگیری
یا رقیه رقیه
****
نمیخوام زیر منت کسی باشم
که باشم زیر منت رقیه
امیدم رو بریدم از همه چون هست
امیدم به شفاعت رقیه
ای زهرای حرم
میشه منتی بذاری مثه هر سال رو سرم
خیلی وقته نمیتونم دیگه کربلا برم
ای قربونت برم
میبینی الآن دو سالی میشه که در به درم
خیلی وقته که از ایوون عموت بی خبرم
تو ساداتی قبله گاه حاجاتی
تو راه میُنبُرِ به کربلای باباتی
تو ساداتی بهترین مناجاتی
تو باعث و بانی و کل این جلساتی
یا رقیه رقیه
سید مجید بنی فاطمه
رقیه عزیز من عمه شود فدای تو
چرا دگر نمی رسد به گوش من صدای تو
کفن بگو که از کجا بیاورم برای تو
تو هم نموده ای سفر رقیه عزیز من
رقیه عزیز من چرا به خواب رفته ای
چه دیده ای مگر ز ما که با شتاب رفته ای
سیر شدی ز عمه ات که نزد باب رفته ای
مرا به همرهت ببر رقیه عزیز من
رقیه عزیز من رقیه عزیز من
رقیه عزیز من لبان غنچه باز کن
مرا به پیش خواهران خویش سرفراز کن
بیا به روی دامنم عمه تو خواب ناز کن
به خاک کرده ای مقر رقیه عزیز من
رقیه عزیز من مکن ز عمه ات گله
مگو که ای پدر شبی فتاده ای ز راحله
نشان مده تو بر پدر پای ز ره پر آبله
تاب نیاورد پدر رقیه عزیز من
رقیه عزیز من خرابه گشته خانه ات
ز ضرب تازیانه ها کبود گشته شانه ات
لیک نرفتی از نظر رقیه عزیز من
کربلایی حسین طاهری
حالا اومدی حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی
حالا که بار سفر بستم از این دنیا اومدی
عمو عباسو نیاوردی چرا تنها اومدی
بابایی خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی
نمیگی چرا رفتی و مارو تنها گذاشتی عزیزم
بابایی بابایی
****
از غصه پرم خیلی از نبودنه داداش علی اصغر دلخورم
عمو عباسم نباشه من همش سیلی میخورم
افتادم روی زمین ولی نیفتاده چادرم
بابایی رقیه بمیره که بالای ابروت کبوده
مگه گریه کردی که اینجور سرو روت کبوده عزیزم
بابایی بابایی
کربلایی حسن عطایی
به یاد اون روزای پر درد
به یاد اون چهل تا نامرد
دنیا فقط خون به دلم کرد
زهرا برای بردنم از راه اومدن
زهرا مگه یادم میره که چطور زدن
زهرا مگه یادم میره اون روزای بد
زهرا مگه یادم میره سیلی و لگد
****
عیب نداره دردت به جونم
حالا با لکنتِ زبونم
بیا برات روضه بخونم
سخت بود شبی که خیمه آتیش گرفته بود
سخت بود برا من نفس کشیدن توی دود
سخت بود رد شدن از تو محله ی یهود
سخت بود مخفی کردنه یه صورتِ کبود
****
کی دیده دست بستمونو
کی دیده حال خستمونو
دندونای شکستمونو
بابا بردم اسمتو زدن تو دهنم
بابا رد زخما مونده رو پیراهنم
بابا مثه تو پاره شده پیراهنم
سید محمدرضا نوشه ور
تو بگو عشق من میگم رقیه
میره قلبم با یه ذکر سه ساله
تو بگو دل سر برات میارم
دست ازت بردارم دیگه محاله
محشره رقیه بهترین اسم دختره رقیه
خودش یه تنه لشکره رقیه
به ما ها میگن نوکر رقیه
تاجداری بانو پرچمداری بانو
تنها دلیل ذوق علمداری بانو
شاهکاری بانو با وقاری بانو
ارث از بابابزرگته کراری بانو
یا رقیه یا رقیه
محمدرضا بذری
نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه
من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه
نبین الآن گرسنمه عالم روزی خورمه
دختر شامی من ملک مراقب چادرمی
دستی بجز ابالفضل سه ساله آزگاره
رخصت شونه کردنه موی منو نداره
اما آتیش خیمه دور دید چش عمومو
غروب روز عاشورا اگر سوزونده مومو
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثه پروانه ها میگشت دور و برم کجا بودی
****
نبین میخوابم رو زمین رو پر قو بوده سرم
هنوز تو گوشمه صدا لالایی برادرم
نبین زبونم میگیره اون روزا رو میدیدی کاش
شیرین زبونی منو کسی تو دخترا نداشت
یه روز تو آسمونا منم ستاره داشتم
اسم داداشامو روی ستاره ها میذاشتم
اما الآن یه ماهه رو نیزه ها نشستن
وقتی که میزدن منو چشاشونو میبستن
کجا بودی غم این قافله نداشت
کجا بودی پاهام آبله نداشت
روی دستام جای سلسله نداشت کجا بودی
****
نبین گوشم پاره شده بدون گوشواره نبود
یادش بخیر ام البنین گوشوارمو خریده بود
چشام سیاهی میره و چند روزه دشوار میبینم
تو روبروم نشستی و اما تو رو تار میبینم
یه شب میون صحرا افتادم از رو ناقم
از قافله جا مونده بودم زجر اومد سراغم
بسه دیگه نمیخوام یادم بیفته اون شب
منم برم داره صدام میزنه عمه زینب
برو دختر خوش باشی روز و شبات
برو دختر بازی کن با رفقات
نگهداره باباتو خدا برات برو دختر
حاج محمود کریمی
تا سحر امشب چشم انتظارم
تا بیایی ای دار و ندارم
ای سر بیا سامان من شو
جان من مهمان من شو
زینت دامان من شو
من که بیدار گشتم ای یار
بهر دیدار بهر دیدار
من یتیمم من یتیمم
****
بس کن ای سر این بالانشینی
یک شب از احسان با ما نشینی
تو بر فراز نیزه ی غم
من به زیر بار ماتم
قامتم از دیدنت خم
بنگر ای یار پای خونبار
دست و دیوار دست و دیوار
من یتیمم من یتیمم
****
بسکه بودم بر روی تو عاشق
جسم من گشته همچون شقایق
وای پیکرم رنگین کمان است
همچو مادر پُر نشان است
چهره ام چون ارغوان است
با تو ای سر میزنم پر
سوی مادر سوی مادر
من یتیمم من یتیمم
کربلایی حسین طاهری
دستای عمو ابالفضل سقاخونه ی رقیه
گاهی پرچمو گذاشتن روی شونه ی رقیه
سیده عالمه نوه ی فاطمه
این شکفتی فقط تو بنی هاشمه
تو همون سن کم عقل چل ساله داشت
با چهل ساله ها دم به دم ناله داشت
و صلی الله یا اباعبدالله
میگفت الا باالله ابا عبدالله
به هر قیمت این ذکرو گفتن یعنی
زده تو میدون با اباعبدالله
یا رقیه یا رقیه
****
جانم نازنین رقیه اسم دلنشین رقیه
کربلا اسمتو بریدم صبح اربعین رقیه
روح و ریحان بگو دم طوفان بگو
ابوفاضل میگه یه عموجان بگو
گفتی عمم الان وقت اعجازشه
خطبه خوندی یه کم نفسش تازه شه
چهل منزل الله اکبر محشر
چهل منزل یادآوری شد خیبر
چهل منزل همرزم خانوم زینب
به وقت غوغای بنات الحیدر
یا رقیه یا رقیه
سید مهدی حسینی
زجر اگه دختر داشت با تو اینجوری رفتار نمیکرد
زجر اگه دختر داشت تو رو این همه گرفتار نمیکرد
زجر اگه دختر داشت تو رو با سیلی بیدار نمیکرد
دختر داشت میفهمید
گل سر چیه موی بلندتر چیه
بهونه چیه آیینه و شونه چیه
النگو چیه شونه نشه مو چیه
شونه نداری خرابه میخوابی مگه خونه نداری
موهات سفیده دستای کوچیک تو رو نیزه بریده
نفس نداری دلِ خوش از حرمله و شبث نداری
****
زجر اگه دختر داشت واسه ی اشک تو لبخند نمیزد
زجر اگه دختر داشت تو رو تو قافله یک بند نمیزد
زجر اگه دختر داشت تو رو دیگه با کمربند نمیزد
دختر داشت میفهمید
بابایی چیه شبا لالایی چیه
خرابه چیه بچه که خوابه چیه
اسیری چیه دندون شیری چیه
تبت زیاده مثل بابا زخم روی لبت زیاده
تنت کبوده چرا خمیده راه میری برا تو زوده
تن تو آب رفت بابا میدونی دخترت بزم شراب رفت
****
زجر اگه دختر داشت تو رو تو صحرا دنبال نمیکرد
زجر اگه دختر داشت باباتو راهی گودال نمیکرد
زجر اگه دختر داشت چادر تو رو لگدمال نمیکرد
دختر داشت میفهمید
دلِ پُر چیه خاکِ رو چادر چیه
دل خون چیه خواب پریشون چیه
قد خم چیه لباس درهم چیه
دلت شکسته روسریتو سر میکنی با دست بسته
پاهات ترک خورد همه میگن رقیه تو کوچه کتک خورد
رد شدن از روت درست شبیه فاطمه شکسته پهلوت
رقیه جانم رقیه جانم
کربلایی نریمان پناهی
بیاید بریم با هم تو غم بشیم سهیم
بریم عیادت یه دختر یتیم
کنار یه دختر تنها تو ویرونه
دختر یتیمی که دلخونه
دلش از غصه چه بی سامونه گریونه
****
یه گوشه ای بغل گرفته زانوشو
یه ضربه ی لگد شکسته پهلوشو
زخمی و کبوده زیر چشماش دست و پاش
خونیِ لبش شبیه باباش
بمیرم برای این خانوم کاش از درداش
****
با عمه ها چشید طعم اسیریُ
شکسته ضرب مشت دندون شیریُ
بین راه از بس سیلی خورده پژمرده
ضربه ها سوی چشاو برده
خودشو به زور تا شام آورده دلمُرده
کربلایی سجاد محمدی
پدرم آقای عالم مادرم عروس زهراست
اینکه میبینی الان من تو خرابم کار دنیاست
واسه این یکی دو ماهه است اگه من موهام سفیده
کی میدونه دختر حسین رقیه چی کشیده
نمیخندم چون شکسته دندونام
آخه زشته پیشت اینجوری باشم
بلایی آوردن سرِ پهلوم که
نمیتونم از روی زمین پاشم
کی میای دنبالم کی منو میبری
به خدا خسته ام به خدا خسته ام
درد پهلوم یه طرف کبودیام یه طرف
ورم دستم به خدا خستم به خدا خستم
آه بابا آه بابا
کربلایی حنیف طاهری
چه خبره بازار شام همه اومدن روی بام
همه اومدن دیدن سرِ بابام
تنش زیر خاکه دلش میتپه برای منه پر شکسته
سرش روی نیزه است قرآن میخونه برای منه سر شکسته
این روزا برای ما عجیب نیست
هیچکسی شبیه ما غریب نیست
کبودی دور و بر چشمام شاهده روز و حالمه
به شیرخوارمون رحمی نکردن من که دیگه سه سالمه
بابا بابا بابا بابا
****
به یتیم تو خندیدن پای سر تو رقصیدن
تو کوچه ها نامحرما منو دیدن
لباس اسیری دل پر خون سوغاتی این کاروانه
رو نیزه نگاه کن که خاتم تو غنیمتی ساربانه
کشتن ما از اینا بعید نیست
بابا جون به موندنم امید نیست
اینا ما رو خارجی میخونن همینه که پریشونم
یه باره دیگه قرآن بخون تا باور کنم مسلمونم
بابا بابا بابا بابا
محمدحسین پویانفر
موهات سوخت موهام سوخت
شبیه دو چشمات چشام سوخت
حرم سوخت سرم سوخت
نبودی چادرم سوخت معجرم سوخت
سرمه به چشمای دلبرت زدی
چه حنایی به موی سرت زدی
دیگه نا امید شدم بیای پیشم
چه عجب سری به دخترت زدی
****
دم صبحی وقت بذل رحمته
بودنت کنار من یه نعمته
این بهم ریختگی لبت بابا
کار خیزران بی مروته
قصه ی غصمو میکنم مرور
تو رو میدیدم ولی از راه دور
خودمونیم در گوش من بگو
دامنم بهتره یا کنج تنور
****
انقده سختی کشیدم که نگو
چیزایی تو کوفه دیدم که نگو
پیره مرده به بابات چیا میگفت
حرفای بدی شنیدم که نگو
حرمت قافله پای دین میریخت
چه عرق ها عمو از جبین میریخت
حرمله ربابتو دق داده بود
پیش چشمش آبو رو زمین میریخت
کربلایی حسین ستوده
من حالم خرابه خراب بشه خرابه
روزاشم شبیه شباش پر از عذابه
دختر غیر باباش رو پای کی بخوابه
غلاف نخورده بازوم این اثر طنابه
تاره چشمام زخمه پاهام
حرفی بزن قهری باهام
دیدی عمه اومد بابام
صدام گرفته پدرم برگشته دعام گرفته
دلِ عمه خیلی برام گرفته
نفسم بین ناله هام گرفته
پرت شکسته پهلوتم مثل مادرت شکسته
زدنت معلومه سرت شکسته
دندونات مثل دخترت شکسته
بابا حسین بابا حسین
****
بابا غرقِ دردم دور سرت بگردم
واسم آب آوردم خوردمو گریه کردم
حق دارم عزیزم ابری بشم ببارم
خاکیِ موت بمیرم من که گلاب ندارم
با من تنها تو همدردی
عاشقی رو ثابت کردی
میدونستم برمیگردی
خدا گواهه وقتی فهمیدم خیمه بی پناهه
زدنم اونقدر که چشام سیاهه
عمه هی میگفت بچه بی گناهه
کیا آوردن سرتو از تشت طلا آوردن
اولش فکر کردم غذا آوردن
چه بلایی به روز ما آوردن
میشه بگی که من هنوز نازم
شونه بزن موی منو بازم
دست توی موهای تو میندازم
شونه بزن موی منو بازم
حسین وای وای
سید رضا نریمانی
عصمت الله رقیه نایاب رقیه
دخت عزیز ارباب رقیه
با گوشه ی نگاهت قلب کویر
میتونه خیلی ساده دریا بشه
اینقدر که تو عزیزی پیش حسین
هرکی عبد تو باشه آقا میشه
واسه حرم بده برگ حواله ای
خانوم سه ساله ای رقیه
قلب منو بیا امشب جلا بده
یک کربلا بده رقیه
یا رقیه یا رقیه یا رقیه
****
ذکر هر لب رقیه مذهب رقیه
شاگرد درس زینب رقیه
با خطبه های اشکت کاخ ستم
لرزید و دامن ظلم شد شعله ور
کل مقاتل اینو میگن که بود
شمشیر اشکت از تیغ بُرَنده تر
با سن و سال کم کوه شجاعتی
روح صلابتی رقیه
زهرا خصالی و حیدر جنم تویی
تیغ دودم تویی رقیه
یا رقیه یا رقیه یا رقیه
****
جانماز تو باب حاجات رقیه
اسمت دلیل خیرات رقیه
دست تو مثل دستای فاطمه
پُر برکته و خیلی مشکل گشاست
من با یقین میگم که کار چشات
تأیید و رد ویزای کربلاست
تا اربعین فقط این التماسمه
یا بنت فاطمه رقیه
جون مدافعات میخوام بدم قسم
من رو ببر حرم رقیه
یا رقیه یا رقیه یا رقیه
حاج منصور ارضی
دختر توحید منم ابتا یا حسین
رقیه ی بت شکنم ابتا یا حسین
داده به دستم عمه علم را
در هم بکوبم کاخ ستم را
بابا حسین جان
****
موی سپیدم شرفم ابتا یا حسین
دختر شاه نجفم ابتا یا حسین
من با ولای حیدر بزرگم
محشر کنم چون مادربزرگم
بابا حسین جان
****
ای پدرِ بی کفنم ابتا یا حسین
شد کفنم پیروهنم ابتا یا حسین
پیشانی تو مُهر نمازم
باید در اینجا حرم بسازم
بابا حسین جان
****
فرش تو شد موی سرم ابتا یا حسین
کل تنم کرده ورم ابتا یا حسین
رفته به غارت موی کمندم
کرده ز مویم دشمن بلندم
بابا حسین جان
****
دردسر قافله ام ابتا یا حسین
شاکی از این حرمله ام ابتا یا حسین
چشم عمو را دور از حرم دید
منزل به منزل بر عمه خندید
بابا حسین جان
کربلایی وحید شکری
زندگی بی تو حروم رقیه
من میخوام برا حسین بمیرم
پیش چشمای خانوم رقیه
شاه بانو حق داره اگه بهت سجده کنه ماه بانو
تو به آغوش حسینی بهترین راه بانو
میگه عباس بهت ماشالله بانو
حلمای حسین زهرای حسین
روشن شد به دیدنت چشمای حسین
یاسین حسین تسکین حسین
ای دختر سه ساله ی شیرین حسین
یا رقیه مدد یا رقیه
****
ندی ما رو به جایی حواله
زندگی بی تو آره محاله
من یقین دارم که کرده امضا
کربلاهامو خانوم سه ساله
ای بانو داره زندگیم با عشق تو میشه طی بانو
قسمت میکنی سوریه بیام کی بانو
میشه حرفامو بگی به سرِ رو نی بانو
مرآت حسین سادات حسین
معلومه که خیلی خاطرخواته حسین
قرآنِ حسین جانانِ حسین
میخندی حسین میگه ای جان حسین
محمدحسین حدادیان
من از بس غصه دارم که میشه صد تا کتابش کرد
کدومش رو بگم آخه نمیشه انتخابش کرد
تموم آرزوهامو گذاشتم پیش رو امشب
دعا کردم بیای پیشم خدا هم مستجابش کرد
میگیرم دستمو بابا به دور صورت زخمیت
هنوزم میشه روی ماهتو اینجوری قابش کرد
اگه چشمام نمیبینه دلیلش دستای زجره
یه دونه سیلی زد اما باید صدتا حسابش کرد
رو خاک داغ صحرا با سرانگشت پر از زخمم
نوشتم اسمتو اما سنان با پا خرابش کرد
رباب امروز طفلش رو توی رویا بغل کرد و
خیالی شیرشو داد و لالایی خوند و خوابش کرد
نمونده معجری اما به جاش که آستینم هست
اگه دستم بیاد بالا میشه اونو حجابش کرد
گذشت از من ولی ای کاش یکی بود یادشون میداد
نباید دختر شاهو بجز خانوم خطابش کرد
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
Mohjat.Net