ای ساربان ای ساربان (مجید بنی فاطمه) ۱۳۹۱ + متن شعر

بازدید: 139 بازدید
سید مجید بنی فاطمه

ای ساربان ای ساربان آهسته ران این کاروان

اصغر بُوَد در خواب ناز آهسته ران ای ساربان

ای ساربان این اصغر است از برگ گل نازک تر است

او از همه کوچکتر است در میبرد از کاروان

ای ساربان چو ره رَوی خار رهت را جمع کن

چون بعد از این پر خون شود پاهای ناز کودکان

ای ساربان در کاروان یک دختری شیرین زبان

در چهره و قد و بیان دارد ز زهرا صد نشان

ای کاروان روزی رسد اندوه جانسوزی رسد

خورشید سوزان میخورد بر پیکری بی سایبان

ای ساربان تندی مکن با عاشقان رندی مکن

در فکر غارت رفته ای انگشتری چون شد عیان

ای ساربان در قتلگه برق دو چشمانی سیه

افتاده بر روی تو و شرمی نمیسازی از آن

ای کاروانِ پر شرر بر گوش جان تو مگر

آیا نیاید ناله ای از مادری قامت کمان

ای ساربانِ در کمین بشنو کنون صوتی حزین

گوید مبُرد انگشت از این بی سر تن در خون تپان

ای ساربان ای ساربان آهسته ران آهسته ران

 

▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت

جهت دانلود صوت کلیک کنید
حاج سید مجید بنی فاطمه
تکمیل آرشیو / شب دوم محرم ۱۳۹۱
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکه‌های اجتماعی

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net
.

متن کامل