تاریخ انتشار:
بازدید: 1,274 بازدید



خدا میدونه چند شبه
خداروشکر سرت اومد
ایشالله دستاتم میاد
ای وای از این دار و نداری
من دست دارم تو نداری
دلتنگ خوابه روی پاتم
ای کاش پاهاتم بیاری
بعد اون همه عذاب
بعد مجلس شراب
خسته شدی
یه کم روی پاهام بخواب
روی نیزه دیدمت
درد داری میفهممت
چی کار کنم
با این رگای درهمت
****
بابا چرا رقیتو
دیگه صدا نمیزنی
حلالشون نمیکنم
من الذی ایتمنی
بابا امون از دست این زجر
با حرمله دستامو بستن
قربون دندون شکستت
دندون شیریمو شکستن
زجر و حرمله بَدَن
تا پیشم میومدن
سه سالتو
کنار عمه میزدن
جون نداره دخترت
زخمی ام مثل سرت
پهلوم شکسته
عین زهرا مادرت
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
مداحی جدید؛ سید مهدی حسینی
شب سوم ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی