در سینه شوری به پا شد
شد عالم سرای ماتم
دل دوباره راهی کرب و بلا شد
وای فاطمه زار و نالان
در جنان مو پریشان
وای ذکر اهل سماوات
یا حسین جان حسین جان
مظلوم حسین جان
****
از سوز تشنگی آب
شده لبریز عطش تمام صحرا
غرق غم در آسمان ها
همه ی ملائکه محو تماشا
ومای عرشیان در تب و تاب
از مناجات ارباب
وای غرق غصه ابالفضل
خیمه در قحطی آب
مظلوم حسین جان
****
از فکر جدایی یار
قلب زینب غرق شور و اضطراب است
در بین خیمه ی زنها
طفل شش ماهه در آغوش رباب
وای چشم زینب شده زار
چه کند با غم یار
وای میشود عصر فردا
بی کس و بی علمدار
مظلوم حسین جان
****
ای وای از دمی که فردا
بین خاک و خون تپد برادر او
در پیش دو چشم زارش
عصر فردا روی نی رود سر او
وای روی تل بیند آخر
هستی اش زیر خنجر
وای بیند او از قفا شمر
میبُرد از حسین سر
مظلوم حسین جان
****
همراه نامحرمان او
میرود به سوی شهر کوفه و شام
مرهم بر دل غمینش
میشود هلهله و سیلی و دشنام
وای میشود خیمه غارت
میرود او اسارت
وای میکند خصم دون بر
ساحت او جسارت
مظلوم حسین جان
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
کربلایی نریمان پناهی
تکمیل آرشیو / شب عاشورا محرم ۱۳۹۰
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی