سرشو اشقیا میبرن (نریمان پناهی) ۱۳۹۶ + متن شعر

بازدید: 180 بازدید
کربلایی نریمان پناهی

سرشو اشقیا میبرن

چقدر بی حیا میبرن

بمیرم از قفا میبرن

پیش چشم زهرا میبرن

شکسته شد سبوی ارباب

وقتی نشست به روی ارباب

تو پنجه هاش موی ارباب

دشنه رو زد گلوی ارباب

دریای خونه گودال

حسین کُشونه گودال

نشسته روی زانو

مادر میون گودال

حسین حسین واویلا

****

غرق خونه گلوش میکردن

با لگد پشت و روش میکردن

عوض پیروهن نامردا

تنشو نیزه پوش میکردن

شد تیکه تیکه جون ارباب

همدم خاک و خونه ارباب

میاد به زیر نعل اسبا

صدای استخون ارباب

یکی به پهلو میزد

یکی به بازو میزد

حالا برای غارت

سنان به شمر رو میزد

حسین حسین واویلا

****

همه چی رو حراج میبردن

گوئیا تخت و تاج میبردن

ریخته بودن میون گودال

بیشتر از احتیاج میبردن

عمامه و عبا رو بردن

انگشتر آقا رو بردن

گهواره ی شیرخوارو بردن

زیور بچه ها رو بردن

رسیده جونش بر لب

میگه با گریه زینب

حسین پاشو از رو خاک

دارن میان با مرکب

حسین حسین واویلا

 

▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت

جهت دانلود صوت کلیک کنید
کربلایی نریمان پناهی
تکمیل آرشیو / شب عاشورا محرم ۱۳۹۶
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکه‌های اجتماعی

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net
.

متن کامل »