محمدرضا بذری محرم ۱۴۰۳؛ متن اشعار مداحی همراه صوت
دانلود بستهی متن اشعار حاج محمد رضا بذری محرم ۱۴۰۳ همراه دانلود فایلهای صوتی به صورت یکجا در قالب فایل زیپ. مجموعهای بی نظیر از شعر و سبکهای اجرا شده. تایپ و انتشار اختصاصی از فروشگاه اینترنتی مهجه
کتاب مداحی دانلود کنید!
- شامل [۵۲] قطعه متن و صوت مداحی
- دستهبندیِ منظم و تفکیک شده
- روضه زمینه واحد شور
- اشعار در قالب فایل وُرد [WORD]
- قابل ویرایش؛ تغییر فونت و اندازه
- قابل اجرا در موبایل و کامپیوتر
- قابل چاپ روی کاغذ
- بستهی صوتی یکجا با فرمت MP3
دانلود کتاب مداحی [word] بذری محرم ۱۴۰۳؛ یکجا
برای دانلود روی دکمهی افزودن به سبد خرید کلیک کنید. مشاهدهی آموزش تصویری خرید و دانلود محصولات اینجا کلیک کنید.
برای اطلاع از جدیدترین تخفیفها و تازهترین محصولات در شبکههای اجتماعیِ زیر, مهجه را دنبال کنید.
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
.
فهرست اشعار محرم ۱۴۰۳ بذری
ناگهان قفل گلوی اهل ناله باز شد
یک سلام گرم از این بی سر و سامان شده
نیا نیا کوفه برات یه عالمه نقشه کشیده
من حسین ابن علی
ابن ابیطالب هستم
وزیده عطر و بوی سیب
سفر کرب و بلا سفر بندگیه
آرزوی دور و دراز حسینه
به لطف عشق غم آه پروری داری
ای حضرت غریب من ای آشنای من
دلم دلم چرا یه جور دیگه در اضطرابه
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
قافله نه سلسله ی موی دوست
سلام یابن مرتضی
چشمام غروب دلتنگی
غم زینب است
خون او قصه ی سرخیست که جریان دارد
بعد دوری از تو تنها گریه شد کارم پدر
بی تو دق کردمو
خدایا چنان کن سر انجام کار
که دیگر رهایم کند نیزه دار
نکنه به زور برگشته
من همه ی سالو زندگی میکنم
باب کراماتم فاتح شاماتم
غم منو باید کتابش کرد
بابایی کاخ یزیدو رو سرش خراب کن
خانه ها را روضه کردی خانه ها جنت شدند
بنا نبود که تکیه به نیزه ات بزنی
اگه نداری سپاه نمرده خواهر تو
لشکر کوفه بنگر ما را
ملئت بطونهم من الحرام
به نام نامی ات عرش معلا عطرآگین است
طنین نعره ی من میدهد نوید عمو
چجوری آروم باشم
عبدالله ابن الحسنم
ای بنازم به حسن امیر و سلطانم
لا حول و لا قوه الا بالله
جمعیت ارباب وفا بسم الله
لا تُظلِمون و لا تُظلَمون
تو که اینگونه روی خاک ز هم وا شده ای
دیگه دل موندن نداری
آمد به میدان از حرم
ناجی یونس از دل ماهی
دنیا میشه کوه غم برا
رفت و داغ دوری اش دامان مادر را گرفت
لالایی الهی تو گهواره
آواره ام میانه ی هر شهر کرده ای
منو نا امید کردی
علت همه گرفتاریا دوری از نمازه
صاحب عزای محرم ها
گفتم از آبی که مینوشند حتی اسب ها
نقل محفل ها همیشه حرف او بود
نفستو علی اکبرم
بالای نعش تو پسرم میخورم زمین
عالم نگران
این لحظه ی سیدالشهداست
دارد به میدان میرود
آیینه ی پیغمبر
این پرچم رو دوشت مونده ودیعه
باد بخوره به پرچمت
به یمن اشک پر و بال من کجا ها رفت
بگیر علمتو پهلوون
رفته بال و پرت
جای سالم نیست تو پیکرت
دل به دریا میزنه
لب به دریا نه
خودم رو نمیبخشم کاش
بهت مشکو نمیدادم
ای ساقی لب تشنگان
ز جا برخیز برادرجان
نمانده فرصت آن دلبری ها
روضه ی تو عالمو گریون میکنه
دنیا چقدر کوچیکه فَما یُبکیکِ
رمز وجودی ماست
راز حیات حسین
مظلوم بودی و
از آب فرات محروم بودی و
آه ریان ناله میزنم براش از جان