متن شعر
افتاده بودی رو زمین
سرت رو از قفا برید
روبرو مادرت گرفت
یه جای سالمی دیگه
نمونده بود تو بدنت
نه دلشون نسوخت برات
خسته شدن از زدنت
آروم آروم لحظه های آخر میرسه
نیزه به حنجر میرسه
کجایی زینب ببینی
آخ داره مادر میرسه
واویلا نشین رو سینش بی حیا
واویلا نبُرد سرش رو بی هوا
واویلا واویلا واویلا
****
آه ذوالجناح
چرا بابامو نیاوردی خیمه گاه
ذوالجناح
یعنی باور کنیم موندیم بی پناه
ذوالجناج آه ذوالجناح
نکنه الآن بابام تنهاست
نکنه که زیر دست و پاست
نکنه تنش پر از زخمه
نکنه برا سرش دعواست
ای وای ای وای
صدای هلهله دشمنا وحشتناکه
ای وای ای وای
بدن خسته و بی حال بابام رو خاکه
ای وای ای وای
واویلا علی الحرم
****
واویلتا
شده خون پسر پیغمبر مباح
بی گناه
بی وضو دارن میرن سمت قتلگاه
یک سپاه واویلتا
چرا رحمی تو دلاشون نیست
مگه بابام اینجا مهمون نیست
به خدا بابای من تشنه است
یه نفر اینجا مسلمون نیست
ای وای ای وای
چرا دور و بر بابام اینقدر شمشیره
ای وای ای وای
چرا روی لب شمر بی حیا تکبیره
ای وای ای وای
واویلا علی الحرم
****
گفتن خون تو مباحه
ته گودالی و روز من سیاهه
گفتن خون تو مباحه
این حسین منه که تو قتلگاهه
خواهرت افتاد مادرت افتاد
یکی با نیزه به جون بدنت افتاد
خواهرت افتاد مادرت افتاد
تو دستای سنان پیروهنت افتاد
بمیره خواهرت
تعارفی شده چرا بریدن سرت
بمیره خواهرت
توجهی نمیکنن به آه مادرت
****
گفتن خون تو مباحه
یه نفر اسیر دست یه سپاهه
گفتن خون تو مباحه
نزنید داداشمو که بی پناهه
شده تو گودال سر تو جنجال
تو رو میزنن و مادرت میره از حال
واویلا علی الحرم
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
مداحی جدید؛ سید رضا نریمانی
شب عاشورا ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی