متن شعر
مثه منظومه ی خورشیدی شده
تنتو از رو زمین جمع میکنم
مثه تسبیح که نخش پاره شده
به خیمه ها میبرمت
بین عبا میبرمت
با جوونای جون به لب
با عمه ها میبرمت
چه قد و بالایی چه ارباً اربایی
ولی بدون بابا تو قاتل بابایی
****
منمو همین عبا و تن تو
شده دردسر مرتب شدنت
اومدی فقط یه یا علی بگی
یه نفر با نیزه زد تو دهنت
چه بی امون میزدنت
پیر و جوون میزدنت
مؤذن کرب و بلا
دم اذون میزدنت
روحُکَ مِن روحی لَحمُکَ مِن لَحمی
با تو منم کشتن چه قوم بی رحمی
****
اینقده پاتو نکش روی زمین
به خدا قلبم داره تیر میکشه
تا میام بلند بلند گریه کنم
یه نفر با خنده تکبیر میکشه
موقع غارت حرم
شبیه موی دخترم
تو آتیش خیمه ها
تنت میسوزه پسرم
حیف چه گیسویی چه چشم و ابرویی
تو هم مثه مادر شکسته پهلویی
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
مداحی جدید؛ حاج محمود کریمی
شب هشتم ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی