متن شعر
شبیه مادرم دیگه نمیشه هیچکس اما تو
نشون دادی به بابات جلوه ی ام ابیهاتو
صدام کردی و آخرسر کنارت اومدم با سر
میبینی کار دنیامو میبینی کار دنیاتو
نباید با طبق من رو جلو تو پرت میکردن
نمیخواستم ببینی اینجوری تعبیر رویاتو
چرا چشماتو بستی پس منم بابا نگاهم کن
خجالت میکشی از من غریبم من مگه با تو
بیا بازی کنیم بابا بیا زخمامونو بشمار
ببین من بیشتر زخمی شدم تو این سفر یا تو
اگه لبهام کمی زبره اگه خشک و ترک خوردست
تحمل کن یه کم بابا ببوسم تاول پاتو
تو هم گوشواره هات گم شد منم انگشترم گم شد
گوشات زخمه خداروشکر ندیدی دست باباتو
خبر دارم شبا از درد پاهات دیر میخوابی
سرشب دونه دونه بچه ها خوابیدن الا تو
شنیدم گم شدی اون شب یکی با سیلی پیدات کرد
مگه گیرش نیارم من یه روز این زجر بد ذاتو
میدونم که دلت تنگه میدونم که بغل میخوای
نبین رفتم پیش راهب نمیگیره کسی جاتو
**
خورشید من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیر گلوت را عزیزم
اینجور بریده وحشیانه
تقصیر حرارت تنور است
این سوختگی زیر چانه
امروز شبیه موی تو سوخت
آن موی بلند دخترانه
اوضاع مناسبی ندارم
چه خوب که آمدی شبانه
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
رفتم وسط شرابخواران
کَت بسته به زور تازیانه
شعر: رضا قربانی
▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت
مداحی جدید؛ کربلایی حسین طاهری
شب سوم ماه محرم ۱۴۰۳
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکههای اجتماعی