


متن شعر
چشاتو وا کن تو خرابه دخترتو نگاه کن
یه بار دیگه رقیتو صدا کن بابا حسین
فکر میکنی نبودی
کی چش تو چش با دخترت بود
تو ازدحام و تو شلوغی
کی همسفر با خواهرت بود
از وقتی رفتی بابا حسین
چیزی نخوردم بابا حسین
ببین چجوری بابا حسین
طاقت آوردم بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
****
وای از کبودی وسط آتیش کینه ی یهودی
ما رو زدن و پیش ما نبودی بابا حسین
از وقتی که نیستی
گریه مگه بهونه میخواد
انقده آتیش رو سرم ریخت
موهام دیگه شونه نمیخواد
به هر بهونه منو زدن
با تازیونه منو زدن
عمو نبود و همه ی شهر
دونه به دونه منو زدن
بابا حسین بابا حسین
****
تبی که داره همش برای اون اتفاقه
خوردم زمین از بالای ناقه بابا حسین
اون شب تو بیابون
افتادم از روی بلندی
تنها بودم یادم نرفته
نبودی زخمامو ببندی
بد حالیِ منو ندید
نالم به تو نمیرسید
با کعب نی منو زدو
تا قافله منو کشید
بابا حسین بابا حسین
.
سید مجید بنی فاطمه
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

