تا که بسوزم همه را – محمود کریمی ۱۴۰۳ + متن شعر

نویسنده:
بازدید: 133 بازدید
.
محمود کریمی

متن شعر

تا که بسوزم همه را همه جا سوز درونم بده
سینه ام افروخته کن ز عنایت دلِ خونم بده
پاکی و تقوا و صفا به درون و به برونم بده
عشق تو سرمایه ی فردای من
گر تو قبولم نکنی وای من
****
سوز بده بر سخنم به دل سوخته ی خواهرت
تا که بگویم سخن از تن صدچاک علی اکبرت
ناله زنم یاد کنم ز لب خشک علی اصغرت
گوهر اشکم شده ایثار تو
گریه کنم یاد علمدار تو
****
ای پدر و مادر من به فدای لب عطشان تو
نیزه و شمشیر و سنان کفن پیکر عریان تو
بر سر نی جلوه کنان سر همچون مه تابان تو
مرا مران از درت
به پهلوی شکسته ی مادرت
****
شعله ی دل جای نوا همه شب سر کشد از نای من
ناله برایت همه دم به سما از همه اعضای من
کز چه جدا شد ز بدن لب عطشان سر مولای من
وای من و وای من و وای من
شسته شد از خون رخ آقای من
****
گریه بر آن کشته کنم که بر او ارض و سما گریه کرد
مادر و جد و پدرش به نهان و به ملا گریه کرد
بر تن صدپاره ی تو پسرش روح خدا گریه کرد
پیروی از روح خدا میکنم
یاد حسین و شهدا میکنم

دریـافت قطعه صـوتی

 

حاج محمود کریمی
مراسم بزرگداشت شهید
سید حسن نصرالله
مهر ماه ۱۴۰۳

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net

متن کامل