گریه میکنم برا خواهر امام رضا
برم دوباره کربلا
ای صفای زندگیم سفره داره از قدیم
بیاید همه سلام بدیم
سلام بی بی
من کبوتر رو گنبد طلام بی بی
گدای برادرت امام رضام بی بی
سلام بی بی
دوسِت دارم
تو ملیکه ی اریکه ی دل مایی
برای ما جلوه ی مزار زهرایی
سلام بی بی
فدای تو
کرم تو مثل قطره های بارانه
حرم تو رو میگن دمشق ایرانه
فدای تو
یا حضرت معصومه
****
توی این شلوغیا میزنم تو رو صدا
کریمه اشفعی لنا
باز منو هوای تو صحن با صفای تو
میخونه دلم برای تو
آرومه آرومم
چقده خوشحالم که گدای
حضرت معصومم
عمریه وقف روضه های
حضرت معصومم
آرومه آرومم
چقَدَر این خوبه
که توی روضت حرفی اصلا از
غارت معجر نیست
صحبتی از نیزه ها و سنگ و
سر برادر نیست
چقَدَر این خوبه
ای بی وفا دنیا
کسی که که هیچکس سایتشو حتی
ندیده بود یک بار
زینبو با نامحرما بردن
به طرف بازار
ای بی وفا دنیا
شبیه کابوسه
اونی که آتیش میزنه ما رو
روضه ی ناموسه
وقتی جلو نامحرما زینب
رگاتو میبوسه
شبیه کابوسه
خدایی نامرده
اونی که با نیزه آقا راه
گلوتو سد کرده
یا اونی که پیش زینب جسم
تو رو لگد کرده
خدایی نامرده
چقده بی حالی
اسیر پنجه های شمری آقا
میون گودالی
خیلی کتک خورده
خدایی اشکای رباب اشک
ما رو در آورده
کربلایی محمدحسین حدادیان
وفات حضرت معصومه ۱۴۰۳
جدیدترین اشعار ” مشاهده “